۱۳۸۸ آبان ۱۸, دوشنبه

پرچم را زدیم!


سایت ها و وبلاگ ها را ورق می زنی
تاریخ :
اندی پس از سیزده آبان
فیلم ها(+ و + و + و + و+ و+ و... )... خشونت ها و صحنه های دلخراش و وقاحت ها و...( + و + و + و + و + و + و + و + و + و...)؛ صحنه های دلخراش تر و... می فهمی در سراشیبی تندی افتاده اند که گویا نمی خواهند بر گردند !
نقل خاطرات است هر جا ... از صحنه ها...تصاویر...هیجانات...وقایع ...لمس ماجرا از نزدیک...اجرای زنده کهریزک در شیراز و اهواز و چند شهر غیر تهران هم !! و ...
حرفها که زیاد است اما دوست دارم این بار در پرده شعر انچه که بود و خواهد شد بگویم !

گاهی باید به زیر بال موسیقی ؛ آهنگ سخن کرد ...
آهنگی که پس از سیزده آبان برایم خودم و خودت می خواندم (گوش کنید+ ) وصف الحال است !

قطره قطره اگر چه آب شدیم
ابر بودیم و آفتاب شدیم

ساخت ما را همو که می پنداشت
به یکی جرعه اش خراب شدیم !

هی مترسک ! کلاه را بردار !
ما کلاغان دگر عقاب شدیم

ما از آسودن و نیاسودن
سنگ زیرین آسیاب شدیم


گوش کن ! ما خروش و خشم تو را
همچنان کوه بازتاب شدیم

اینک این تو که چهره می پوشی
اینک این ما که بی نقاب شدیم

ما که ای زندگی به خاموشی
هر سوال تو را جواب شدیم


دیگر از جان ما چه می خواهی ؟
ما که با مرگ بی حساب شدیم
*****
پ.ن :
* )
بعد از فتح المبینمان (+) پرچم را هم زدیم ! یــــــــــــــــــــا حسیـــــــــــــن (ع) !
**)
آهنگ وبلاگ را کلیپ کرده بودند!گفتم بذارم شاید بد نباشد دیدن کلیپ !(+)
***)
برای جوانان ایران زمین مثل مریم که به دلیل اصابت ضربه باتوم بر سر!!!! به کما رفته اند و کم نیستند
و
آن عده از عزیزان که به دلیل اصابت گلوله های پینت بال بر چشم !!!!دچار مشکل عنبیه یا شبکیه و نابینایی شدند
و
آن عده که به دلیل اصابت مستقیم گلوله گاز اشک ور به صورت!!!! دچار عارضه شدید پوستی شدند
و
آن عده از هم میهنانمان که به دلیل زدن شوکر الکتریکی بر گردن و قسمتهای حساس بدن !!!! دچار عارضه شده اند
و
...
خلاصه برای همه ی آثار این وحشی گری های تازه و گویا ادامه دار و تندتر دعاء کنید !
****)
خبر آزادی محمد حسین نعیمی پور را که شنیدم واقعا خوشحال شدم! آزادی ات مبارک برادر !
اللهم فک کل اسیر
*****)
کلیپی زیباست.ببینیدش!...قرار این نبود ...(+ ) برای آنهایی که مشکل دانلود از یوتیوب و فیلتر شکن و... دارند(+)

....شاید تکمیل شود.....

۱۵ نظر:

دوست گفت...

سلام
توصیه میکنم یه بار دیگه صحبت های آقا رو در جمع نخبگان بشنوید.
یا حق

Samaa گفت...

@ دوست :
سلام
حتما

رندبازاری گفت...

سلام
به نظرم، قسمت رأس و تصمیم‌گیر این جریان دیگر نمی‌تواند برگردد. مثل گلوله‌ی برفی غلطانی که در دره افتاده است و تا به صخره نخورد و منفجر نشود، از حرکت باز نمی‌ایستد. در ضمن چون این نوبت شعری برای جنبش "سبز" نگذاشتم، در پست آخر به وبلاگ شما لینک دادم که دوستان فیلم‌ها و عکس‌هایی را که گذاشته‌اید را ببینند و آماده شوند تا شعر سبز (شاید بهتر باشد بگویم سرخ) بعدی را بخوانند.
توفیقات

بازنده گفت...

(خصوصی یا عمومی برا من چه فرقی می کنه)
برای به سما به مناسبت تولدش از طرف کسی که وقتی این اشعار رو می سرود به این دو تا سوتفاهم دچار بود که داره از طرف یه خواهر برای خواهرش شعر می گه
و قدّرتها فی السماء منازل فاحسنت تقدیرها و صوّرتها فاحسنت تصویرها
و در آسمان چه نیکو صورتگری کردی (برگرفته از دعای سمات)
ناگهان سما
روز اول چون خدا راز جهان را آفرید
در خیال یک فرشته این سوال آمد پدید
در کجا باید خدایا جلوه ی حسن تو دید؟
در جواب اما خدا ناگه سما را آفرید
یک سبد از اختران مهرو ایمان و امید
با دو دستانش خدا در چشم آن دردانه چید
بندگان را گفت هر شب گر زدردی خسته اید
بر دو چشمان سیاه آسمانم بنگرید
او تجلی گاه عشق و مرهم زخم شماست
سفره ی دل را به پیش چشم پاکش واکنید
رعد و برق دردها بغض سما را تا شکست
بارش اشکش نوازشگر به زخم دل چکید(ادامه دارد)

بازنده گفت...

(ادامه)سرخی روی سما از بوسه ی عشقش خداست
هرغروب از عشق این دو می توان جامی چشید
آیه ای از عشق خواند و ناز چشمش را خرید
نام او را چونکه بر سوگندهایش برگزید
در هوای او خدا از روح عیسایی دمید
در دلش مهری مقدس بر رخش ماهی کشید
تا خدا تصویر ماه دلبرش را می کشید
داستان روز دوم هم به پایانش رسید(ادامه دارد)

بازنده گفت...

(ادامه)روز دوم روز عید ساقی آزاده هاست
برهمه مستان مبارک باد این عید سعید
اینچنین بر آن فرشته پاسخش عیدانه داد
بروجود خواهری زیبا برای او نوید
تاکه جام صبر مستان چشم بر ره ته کشید
آن مسافر عاقبت از راه دورش سر رسید
السلام آیینه ی غمهای راه هر شهید
السلام ای زخمهایت مظهر عشق و امید

بازنده گفت...

پی نوشت شعر
*درسته برا من همه جوره آخرشه ولی به قول شما اول سلام
*شاید همون قدری که امروز از روز تولدت فاصله داره ،این شعر هم از یه هدیه تولد فاصله داشته و من هم از یه دوست که بخاد هدیه بده دورباشم....
*می پرسی چرا هدیه؟؟؟؟؟خو معلومه هرکسی که ذره ای در ارتقا سطح شاعری من تاثیرگذار باشه حداقل به اندازه ی یه شعر گردنم حق داره ..البته حق شما به گردن ما خیلی بیشتر از این حرفاست ...حساب ما حالا حالا ها صاف نمیشه... تقدیر جوری رقم خورد که شاید من دیگه این ورا پیدام نشه ....گفتم این حق رو هرچه زودتر به صاحبش تقدیم کنم
*یا انیس من لا انیس له
اللهم انی اسئلک باسمک الذی اذا دعیت به علی مغالق ابواب السما للفتح بالرحمه انفتحت....(دعای سمات)
خدایا من از تو درخواست عفو می کنم ...با اون اسم ناز و آرامش بخشت که وقتی باهاش خونده می شی دل آسمونم به یادت نرم میشه
*گرچه شیطان عاقبت پیروز گشت
لیک من تا آخرین جام نفس جنگیدم

بازنده گفت...

*درباره ی پستتون:شعر خیلی خوب بود واقعا لذت بردم بغض شاعر تو بیت آخر بدجوری ترکیده ....اما فیلم ها رو جرات نکردم ببینم

خانم معلم گفت...

سلام عزیزم
امیدوارم امتحانت رو خوب داده باشی ... نتونستم هیچکدوم از اونایی رو که گذاشتی دانلود کنم ... اما امیدوارم زمستون زودتر تموم بشه وروسیاهی اش به زغال بمونه اونجور که حسابی رسوا بشن ....

خانم معلم گفت...

مگه تولدته ؟ .... اگه تولدت بوده تبریک میگم ... اگه نبوده هم تبریک می گم

محمد مهدی گفت...

سلام
اگه بهت بگم این پست شما بالای یک ساعت می خواد باور کن خدایش من بالای نیم ساعت مشغول بودم.
این شعر خیلی قشنگ بود خواستم یه بیت انتخاب کنم نشد چون همهش جالب بود.دیدن عکس ها و شعر و کلیپ های مختلف و ... خیلی بود. می دونید گفتم کاش یه جا خودتون واسمون سخنرانی می کردید و ما هم گوش می دادیم فکر کنم اونم جالب بود.
اما خوب در هر حال حوصله و تدبر شما در جمعع اوری مطلب و ارائه قابل تحسین
موفق و سرحال و شاداب و همیشه سبز باشید.

Samaa گفت...

رند بازاری:
سلام
یقینا این جنایات سر و پشت پرده ای دارد و صد البته با این هجم محشی گری و ظلم و جنایات هیچ قصد بازگشتی که نیست بماند؛سعی در شدت بخشیدن به آن است.
اختیار دارید.خوشحال می شوم.
شماهم

Samaa گفت...

@ بازنده :
سلام
ممنون از شعر
زودهنگام بود ولی ممنون..یادگاری می نویسمش در دفترم!
آنچه که خیر است را انشاءلله خدا برایمان قرار دهد تا هرچه بیشتر و بهتر در راهش باشیم
ممنون..از کامنتها و شعر و الطاف..درب وقایع الاتفاقیه به روی همه باز است ... حتی شما !
سلامت و موفق باشید

Samaa گفت...

@ خانم معلم :
سلام عزیزم
وای این اسم رو که گذاشتی دیگه نمیشه راحت حرف زد..ی جوریه..صمیمی هست..چون شمائید ولی... هووم... ی جورایی از اون خجالتهای شاگردی میشینه به آدم..منم که کلا حجالتی و سر به زیر...دیگه چه بکنم ؟ :دی
چرا نتونستید دانلود کنید.من سعی کردم فیلم را آن بخشی اش را بیاورم که در یوتیوب نباشد و بیشتر هم نیست تا عزیزان بتوانند راحت دانلود یا ببینند.... ای دی اس ال دارید که..ای بابا پس ما چی بگیم ؟:دی
انشاءلله
باطل رفتنی است و قوله حق !
تولدم نیست عزیزم!دوستی هدیه ای داشتند..زمان هدیه اش به این تاریخ افتاد..زیبا بود..گفتمش بگذارم عمومی... تا پاسی از زحماتشان و ذوقشان را تشکر کرده باشم.همین

Samaa گفت...

@ محمد مهدی :
سلام
کلیک رنجه فرمودید.
چرا؟بابت فیلم ها و عکس ها..زمان دانلود فیلم و عکس را هم اضافه کردید به پست ما ؟بابا خوش انصافید..پست به این اجمالی زدم..زبان در کام شعر گذاشتم... زیادت نیست پست... فیلم را گزینه ای آوردم.. در فور شیر که بود گذاشتم تا عزیزان کمتر برای دانلود اذیت شوند یا مشکلات استفاده از فیلتر شکن و... ولی باز اگر مشکل آفرین و وقت گیر عذر تقصیر !:(
شعر زیبا ست.بله..خیلی معنا و مفهوم دارد که...حقیقتش این شعر را پدر خواندند و اصرار داشتند من بخوانمش...من هم خواندمش در وبلاگ و...ماجرا دارد آقای سامع!
عکس ها که زیاد نبودند...خیلی بیش از ای حرفها فیلم و عکس از جنایاتشان هست !...بگذریم
سخنرانی؟مومن خدا... این روزها داریم حساب با بنده های خدا و دوستان و خدا تصفیه می کنیم و به جای غسل جمعه غسل شهادت می کنیم و...شما می گویئد سخنرانی؟به ما اجازه نفس کشیدن و حرف زدن و الله اکبر و یا حسین و یا زهرا گفتن نمی دهند..سخنرانی که... ما می نشینیم به شاگردی مکتب شما.شما بگوئید برایمان!
دعایتان زیبا بود..آمینش را باز خودتان بگویئد

بمب گوگلی غزه