بايد به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، اين مردمى كه شماها را روى كار آوردهاند، اين مردم زاغهنشين كه شماها را روى مسند نشاندهاند ملاحظه آنها را بكنيد، و" اين جمهورى را تضعيفش نكنيد." بترسيد از آن روزى كه مردم بفهمند در باطن ذات شما چيست، و" يك انفجار حاصل بشود. " از آن روز بترسيد كه ممكن است يكى از «ايام اللَّه» - خداى نخواسته - باز پيدا بشود. و آن روز ديگر قضيه اين نيست كه برگرديم به 22 بهمن. قضيه [اين] است كه " فاتحه همه ما را مىخوانند! " من از خداى تبارك و تعالى اميد اين را دارم كه به ما عنايت بفرمايد و ما را هدايت كند به يك راهى كه مرضى اوست؛ و قلمهاى ما را هدايت كند به يك نوشتههايى كه مورد رضاى اوست. و بر زبانهاى ما جارى كند يك چيزهايى را كه مورد رضاى اوست.
صحيفه امام؛ جلد 14 ، صفحه 380
هر روز ناله " مردم " را مىشنود، هر روز اطلاع مىدهند كه دخترها را چه كردند، دخترها را كشتند بعضىشان را، سر ناهار ريختند " آن قلدرها و چماقكِشها، " ريختند سر ناهار، ديگ، نمىدانم، [آب يا غذاى] جوش را ريختند به سر اين بيچارهها. چه شده است؟ گفتند مثلاً مرده باد زيد، زنده باد زيد. "اين آدم كشتن دارد؟! " گفتند ما جشن 2500 ساله را مىخواهيم چه كنيم؟! جشن را آنها بايد بگيرند كه زندگى دارند، آنها بايد بگيرند كه يك حكومتى دارند كه در تحت نظر آن حكومت در رفاه هستند، در پناه هستند. جشن براى حضرت امير بايد بگيرند كه در زير شمشير او مردم در پناه هستند، مردم در امان هستند؛ هيچ كس نمىترسد در حكومت او الّا از خودش؛" از حكومت نمىترسد. " براى اينكه حكومتْ حكومت عدل است. " اصلش حكومت عدل ترس ندارد؛ " از خودش انسان بايد بترسد. اما اينجا اينطورى است؟ مملكت ما اين جور است كه مردم از خود شما بتوانند يا ... همه در فكر اين هستند كه چه وقت مأمورْ درِ خانه بيايد. بيگناه است اما خوب چه بكند با احتمال، با احتمال ضعيف؛ همان طورى كه در زمان حجاج و ابنزياد و اينها بود كه همان احتمال اين معنا را كه شيعه على - عليهالسلام - باشد كافى بود. حالا هم يك احتمال ضعيفى بدهند كه اين مثلاً چطور است؛ اين كافى است براى اينكه او را بگيرند، او را زجر كنند، او را چه بكنند. يك كلمه نصيحت كسى مىكند و يك كلمه نصيحت را يك كسى منتشر مىكند، مىگيرند او را. حالا معلوم هم نيست از كجا هست. يك كسى يك كلمه در سر منبر حرف مىزند، يك كلمهاى كه اصلاً خيلى هم برخورد ندارد؛ همان ادنى كلمه همان و او را گرفتن و حبس كردن همان! ما موظف نيستيم كه اين جنايات را - لااقل - ذكرش بكنيم؟!
صحيفه امام؛ جلد 2، صفحه 367
----
از آدمكشى اشتباه بيشتر مىشود؟! از جوانهاى مردم را كشتن، از زنهاى مردم را كشتن ديگر اشتباه بالاتر دارى تو؟!
صحيفه امام؛ جلد 4، صفحه 424
----
اگر اداره كردن كشتن مردم است، همه حيوانات هم مىتوانند اداره كنند! اگر گرگها هم بريزند توى مملكت ما بهتر از اين اداره مىكنند مملكت را.
صحيفه امام؛ جلد 4، صفحه 464
----
آيا اينكه ايشان مىگويد كه اينها مردم را به كشتن دادند، آيا اين " تظاهرات آرامى " كه مردم در" اين دو روز" كردند يعنى "هيچ شلوغى نكردند" و" به دنيا ثابت كردند كه ايران مىتواند كنترل خودش را در اختيار بگيرد و سرنوشت خودش را به طور عُقَلايى به طور صحيح تعيين كند،" خوب اين موجب اين شد كه فردا شبِ يازدهم - از شب يازدهم شروع شد - " شروع شد به كشتار مردم؛" اينجا چه باعث شده است كه مردم كشتار شدند؟
صحيفه امام؛ جلد 5، صفحه 243
مردم ايران چرا فرياد مىزنند؟! بگذار هرچه توسرى دارند بخورند و فرياد نكنند! " آقاى كارتر" اين را مىفرمايند كه هرچه توى سرتان زدند، هر كارى كردند اينها، شما حرف نزنيد براى اينكه اگر حرف بزنيد كشته مىشويد! "پس خودتان، خودتان را به كشتن داديد!" اين صحيح است كه يك ملتى سى ميليونى، سى و چند ميليونى كتك بخورد، خيانت ببيند، جنايت ببيند، سلب آزاديها را ببيند، اختناقها را ببيند، اگر صدايش درآمد كه آقا چرا توى سر من مىزنى، مىكشند او را؟! پس اين تقصير خودش است كه مىگويد چرا! اين منطق " آقا " است!
صحيفه امام؛ جلد 5، صفحه 248
من در میان شما باشم یا نباشم نگذارید این انقلاب به دست نا اهلان و نا مردمان بیفتد !
----
نگذاریم امام (س) زدایی شود و اندیشه های امام (س) مصادره به مطلوب عده ای جاهل و ضد انقلاب گردد !( لطفا شما هم مصادره به مطلوب نکنید.یعنی هیچ کس مصادره به مطلوب نکند ؛حقیقت کلام و رویای امام (س) و یارانش را بیابید؛بخوانید؛تامل کنید ..باید و بهتر است بگویم : بیابیم ؛ بخوانیم؛تامل کنیم ؛یادم است برنامه داشتیم برای امام (س) برای جوانان و دانشجویان مشکلات پیش می آمد؛روند کار گره می خورد گاهی دلسرد می شدیم از سنگ اندازی ها ! لنگان لنگان می رفتیم و گاهی نمی رفتیم ! رفیقی پیام آورد از رهبری که :چرا حرفها را خوب رصد نمی کنید ؟ و ... خدا می داند همین جمله بین بچه ها چه بارقه امیدی بود برای زنده نگه داشتن راه امام (س) کم کم اصطلاح "رصد کردن " بین بچه ها افتاد ! کسی چیزی می گفت که روی ایراد و نا امیدی و اشکال و گله داشت بچه ها می گفتند :خوب رصد نکردی ! )حرف امامتان را خوب رصد کنید ! ما بر خونهای ریخته شده ایستاده ایم تا آرمانها تحقق یابد ! اندیشه های امام (س) را خود بخوانیم نه بخواهیم بهمان بدهند و بگویند ! ما پاسدار اندیشه های او (همه اندیشه های او و نه تحریف شده و تعلیم شده ) و انقلاب اوئیم! مردم زمزمه های امامشان هنوز در گوششان و فریاد های انقلابشان هنوز در گلویشان است !