و رخصت مرخصی استعلاجی بگیرم تا اگر عمری بر جهان بود - که نبود هم نبود - باز بنویسم ... از بیمارستانم بگویم و عذر تقصیرآوردم که نبوده ام ؛تشکر کنم بابت اینکه روی تخت ؛یک دستم سرُم بود و یک دستم گوشی همراه که یا پیامک جواب بدهم یا تلفن ؛از احوالپرسی ها و قدم رنجه ها ... از وقایع الاتفاقیه این روزها .... از همه حرفهایی که دل دل می کند قلم که بگوید و... ولی بعد منصرف شدم!حافظ هم همین گفت بهمان(+)
عجیب واقعه ای و غریب حادثه ای است
انا اصطبرت قتیلا و قاتلی شاکی
انا اصطبرت قتیلا و قاتلی شاکی
**به دوستانم هم گفتم ...به سراغ من اگر می آئید...
برایشان این شعر را گذاشتم!گوشش دهید(+)
حلال کنید
یا حق
برایشان این شعر را گذاشتم!گوشش دهید(+)
حلال کنید
یا حق
۱ نظر:
خدا را شکر بابت سلامتتان :)
ارسال یک نظر